همه چیز درباره اسماء اسد همسر بشار اسد / از اقتصاد مافیایی تا سرطان و شایعه طلاق
با وجود شباهت میان اسماء و کی آدامز داستان پدرخوانده، فرقی بزرگ میان آنها وجود دارد. اسماء اسد بر خلاف کی آدامز، حاضر نشد از همسرش طلاق بگیرد. او در کنار بشار اسد ماند و حتی با او همکاری کرد و در فعالیت های سیاسی و اقتصادی شبهه آلود و خطرناکش نقش آفرید و سرانجام نیز با او غرق شد و راهی تبعیدگاه گردید.
به گزارش پارسینه و به نقل از خبر فوری، پس از خروج بشار اسد، رئیس جمهور مخلوع سوریه از این کشور، حواشی پیرامون او و خانواده اش هر روز بیشتر می شود. اکنون خانواده اسد سوژه رسانه های مختلف بوده و خبرنگاران مختلف درباره آنها کنجکاوی می کنند.
در حال حاضر، اسماء اسد، همسر بشار اسد، بیش از خود او مورد توجه رسانه های مختلف قرار دارد. در همین راستا، روزنامه هابر ترک ترکیه مدعی شده که اسماء اسد به دنبال جدایی از وی و بازگشت به لندن است. این خبر مانند یک بمب منفجر شده و توجهات را به خود جلب کرده است. اگرچه کرملین، به شدت شایعه طلاق اسما اسد و بشار اسد را انکار کرده اما درز شایعات، کافی بود که رسانه های مختلف به زندگی بانوی اول سابق دمشق بپردازند.
به همین مناسبت، ما نیز قصد داریم مروری کلی بر فراز و فرودهای مختلف زندگی اسما اسد داشته باشیم. حرکت او در دالان قدرت خاندان اسد بسیار جالب توجه است و می تواند درس های فراوانی به ما بدهد.
بانوی فرنگی در دمشق
اسماء اسد در شهر لندن و از خانواده سنی مذهب اخرس که اصالتا اهل حمص بودند، متولد شد. او تحصیلاتش را در رشته کامپیوتر در بهترین دانشگاه های انگلیس ادامه داد. پدرش که یکی از ثروتمندان سوری ساکن لندن بود، با خاندان اسد دوست بود و مراوده مالی داشت. زمانی که بشار اسد برای تحصیل به لندن رفت، فواز اخرس (پدر اسماء) به او کمک کرد که در رشته چشم پزشکی تحصیل کند. این اتفاق باعث نزدیکی بشار گوشه گیر و منضبط به اسماء شد و زمینه نامزدی آنان را فراهم کرد.
در سال 2000 که حافظ اسد مرد و بشار به سوریه فراخوانده شد تا جانشین پدرش شود، اسماء اسد که در «جی پی مورگان» کار می کرد، به مدت سه هفته غایب شد و سپس از شغلش استعفاء داد و راهی سوریه گردید. او مخفیانه با بشار اسد ازدواج کرد اما تا مدت ها از نظرها غایب بود و نتوانست رخ بنمایاند.
شکست اول زن بلندپرواز/ گوشه نشینی اجباری در خاندان اسد
ازدواج بشار اسد و اسماء اسد پر از حاشیه بود. خاندان اسد نسبتا بسته بودند. قدرت در دست عموها و پسرعموها و برادر بشار بود و مادرش «انیسه مخلوف» و خواهرش «بشری اسد» به شدت بر اعضای خانواده سلطه داشتند. انیسه دوست نداشت زنی سنی مذهب و نازپرورده که کل عمرش را در انگلیس بزرگ شده بود، بانوی اول سوریه شود. از سوی دیگر، بشری اسد که رقابت سختی با اسماء اسد داشت، روی برادر نسبتا خامش سلطه زیادی داشت و او را تشویق به تداوم دیکتاتوری سوسیالیستی پدرش می کرد.
با این حال، بشار اسد علاقه زیادی به اسماء داشت و با او همدل بود و تلاش می کرد شرایط کشورش را تغییر دهد. اسماء اسد به بشار کمک کرد که جریان «بهار دمشق» را آغاز کند. در این جریان، فضای سیاسی و فرهنگی سوریه باز شد و سوری ها شروع به فعالیت آزادانه کردند اما این جریان دوام زیادی نداشت. فشار ماهر اسد، برادر بشار، انیسه مخلوف و بشری اسد کار خودش را کرد و بشار مجبور شد بار دیگر به نظام استبدادی سوریه پناه ببرد.
این اتفاق باعث شکست پروژه اسماء اسد شد. اسماء که خود را «بانوی اول» سوریه می دانست، زنی غرب گرا بود که تلاش می کرد مانند ملکه رانیا در اردن، کشورش را غربی کرده و مانند بانوان اول آمریکا، فعالیت های فرهنگی وسیع داشته باشد اما سرسختی خاندان اسد جلوی او را گرفت. در سوریه و حزب بعث، همچنان «انیسه مخلوف» بانوی اول به حساب می آمد و رسانه ها اسماء اسد را فقط «عقلیه الرئیس» یعنی همسر رئیس جمهور می نامیدند. تصاویر زیادی از اسماء منتشر نمی شد و بسیاری حتی نام او را نشنیده بودند.
این مساله باعث شد اسماء اسد موقتا تسلیم شود. او وظایف سنتی خود را پذیرفت، برای بشار اسد سه فرزند به دنیا آورد و سعی کرد خانواده اسد و جانشینان بشار را پرورش دهد.
تلاش برای بازگشت به قدرت و شکست دوم
پس از ضعیف شدن انیسه مخلوف، نقش اسماء اسد پررنگ تر شد. علاقه بشار به او باعث شد او بتواند بشری را نیز از سر راه برداشته و خواهر رئیس جمهور را به امارات تبعید کند. کم کم نام اسماء اسد بیشتر شنیده شد و او سعی کرد بانوی اول واقعی سوریه شود. اسماء که به زبان انگلیسی مسلط بود و فرهنگ غرب را به خوبی می شناخت، نماینده بشار در حوزه ارتباط با غربی ها شد. بشار اسد پس از ترور رفیق حریری و عقب نشینی سربازان سوریه از لبنان، به شدت تحت فشار داخلی و خارجی بود و اسماء اسد کسی بود که می توانست رابطه او را با غربی ها خوب کند. بانوی اول ارتباط زیادی با غربی ها پیدا کرد و توانست تا حدی وجهه سوریه را در رسانه ها بهبود ببخشد. همزمان او تغییرات زیادی را در فرهنگ و سیاست سوریه ایجاد کرد و کمی از خشونت سیستم مردانۀ حزب بعث کاست. با تلاش او، افراد مشهوری از جمله آنجلینا جولی و برد پیت، استینگ و دیمون آلبارن به دمشق آمدند.
اسما اسد، همزمان، در جبهه ای دیگر نیز شروع به فعالیت کرد. او با کمک پدرش، توانست ارتباط وسیعی با شرکت های انگلیسی و آمریکایی پیدا کند. این ارتباط باعث شد ثروت زیادی نصیب او شود اما اقتصاد بسته و مافیای خانوادگی سوریه که در دست پسرعموهای بشار اسد بود، باعث شکست پروژه اقتصادی اسماء گردید و باعث شد او فعالیت های اقتصادی اش را به حداقل برساند، هر چند این فعالیت ها متوقف نشد و به ثروتمند شدن پدرش یعنی فواز اخرس انجامید.
جریان بهار عربی و شورش در سوریه، پروژه فرهنگی و سیاسی اسماء اسد را هم با شکست مواجه کرد. بشار اسد شورش ها را سرکوب کرد و یک شبه به مرد منفور غربی ها و به قول آنها «جلاد سوریه» بدل گشت. اسماء اسد که بار دیگر تلاش هایش را بی ثمر می دید با یک دوراهی بزرگ مواجه شد.
انتخاب اسماء اسد/ ماندن در کنار بشار تا لحظه آخر
با آغاز جنگ داخلی در سوریه، اسماء اسد از شوهرش خواست که قدرت را کنار گذاشته و با هم به لندن بروند اما همسر و خواهر و برادر بشار، بر ماندن او اصرار کردند. بشار نیز به خواست آنان تن داد و در سوریه ماند. اسماء اسد نیز که حالا خود را تنها می دید، در کنار همسرش ماند و از او حمایت کرد. او مصاحبه های زیادی در حمایت از بشار اسد انجام داد. در فوریه 2012، او ایمیلی به روزنامه تایمز لندن فرستاد. او در این ایمیل نوشت: «بشار اسد رئیسجمهور کل سوریه است، نه یک جناح از سوری ها و بانوی اول از او در این نقش حمایت می کند». در سال 2016 نیز اسماء اسد یک مصاحبه تلویزیونی نادر با یک کانال خبری دولتی روسیه انجام داد. او در این مصاحبه سرکوب سخت معترضان را انکار کرد و فقط گفت که در رنجی "بی سابقه" است.
با این حال، شواهد گویای این است که او زیاد هم در رنج نبوده است. طبق گزارشی که برخی خبرگزاری های انگلیسی زبان منتشر کردند، اسناد فاش شده و ایمیل های هک شده از اسماء اسد نشان می دهد که او در بحبوحه جنگ داخلی سوریه، هزاران دلار برای خرید لباس، «جواهرات طلا و لوسترها، پردههای گرانقیمت و نقاشی های فاخر که قرار بوده به خاورمیانه ارسال شوند» هزینه کرده است.
با اوج گرفتن جنگ داخلی در سوریه، اسماء اسد بار دیگر به نقش «مادری» خود بازگشت. او تمرکز خود را بر خانه گذاشت و سعی کرد فعالیتش را منحصر به خانواده کند. همزمان با این اتفاقات، اسماء تنها و تنهاتر می شد. دوستانش در خاندان سلطنتی قطر و اردن او را کنار گذاشته و دوستی خود با او را قطع کردند. مشاوران فرهنگی اش سوریه را ترک کردند و او در نوعی حصار قرار گرفت. تمام فعالیت های معمول فرهنگی سوریه لغو شد و بشار اسد مدرن به بشار اسد نظامی بدل گشت. به نظر می رسید بشار حالا به جای پناه بردن به همسرش به برادرش، ماهر تکیه کرده است.
داستان ققنوس و خاکستر/ شکست، پیروزی و مجددا شکست
مسائل مختلف باعث شدند اسماء اسد در سال 2018 مبتلا به سرطان شود. اکونومیست در گزارشی که مدتی پیش منتشر کرد در این رابطه نوشت: «هنگامی که موهای اسماء ریخت، از او در حالی که روسری شیکی پوشیده بود تصویری پخش شد، تصویری که هم آسیب پذیری و هم قدرت او را نشان می داد. یکی از مصاحبه کنندگان تلویزیون گفت: "پیروزی شما بر سرطان را تبریک می گویم." اسما پاسخ داد: متشکرم و من امیدوارم که ما به زودی پیروزی سوریه را جشن بگیریم. »
وقتی اسماء از بیماری سرطان نجات یافت، بار دیگر مانند ققنوس از خاکستر پرکشید. کوچک شدن خاندان اسد و از بین رفتن اعضاء متنفذ حزب بعث باعث شدند که اسماء اسد به یکی از سه مهره اصلی حکومت سوریه (در کنار بشار و ماهر اسد) تبدیل شود. اسماء اسد بار دیگر تلاش کرد وارد اقتصاد شود و این بار که رقیبی نداشت، توانست سکان بخشی از اقتصاد بسته و تحریم شده سوریه را به دست بگیرد. مخابرات، اینترنت و تجارت الکترونیک در ید قدرت بانوی اول سوریه و نزدیکانش قرار گرفت و او توانست ثروت کلانی به دست آورد.
همزمان، حضور رسانه ای او نیز بیشتر شد. اسماء سعی کرد بار دیگر غربی ها و عرب ها را با سوریه آشتی دهد و فعالیت های فرهنگی اش را از سربگیرد اما فضای بسته سوریه، اختلاف با همسایگان، تردید اعراب و به خصوص، حضور فزاینده روس ها در شهرهای مختلف سوریه و همچنین، تداوم اختلافات داخلی میان بشار اسد و ادلب و مناطق کردنشین باعث شکست پروژه فرهنگی اسماء شد.
سرانجام نیز حکومت بشار اسد در 10 روز از هم پاشید. اسماء اسد قبل از بشار، به همراه خانواده اش به مسکو فرار کرد و اکنون نیز در روسیه حضور دارد.
تصمیمی که برای اسماء اسد گران تمام شد
سرنوشت اسماء و بشار اسد تا حدی همانند سرنوشت مایکل کورلئونه و همسرش کی آدامز در رمان و فیلم سینمایی «پدرخوانده» است. در آن داستان، مایکل جوان که قصد نداشت، رهبر خانواده تبهکارش شود، بالاجبار وارث پدرش شد. کی آدامز مدرن و بی خبر از دنیای مافیا، همسر او شد اما خیلی زود فهمید در چه دامی افتاده است. با این حال، مدتی بعد از کورلئونه جدا شد و به نیویورک رفت.
با وجود شباهت میان اسماء و کی آدامز داستان پدرخوانده، فرقی بزرگ میان آنها وجود دارد. اسماء اسد بر خلاف کی آدامز، حاضر نشد از همسرش طلاق بگیرد. او در کنار بشار اسد ماند و حتی با او همکاری کرد و در فعالیت های سیاسی و اقتصادی شبهه آلود و خطرناکش نقش آفرید و سرانجام نیز با او غرق شد و راهی تبعیدگاه گردید.
ارسال نظر