رمزگشایی از پرونده پرنسس تیسول؛ زنی باستانی محافظت شده در مایع صورتی رنگ یا بیگانه ای از فضا

آذین گودرزی

به گزارش پارسینه، در سرزمینی دور و مرموز، جایی که طبیعت سخت و غیرقابل پیش‌بینی است و زندگی دشوار و بی‌رحم، دهکده‌ای به نام رژاوچیک در منطقه تیسول در میان سقف‌های برفی بی‌پایان سیبری، مخفی است؛ جایی که پرنسس تیسول، بانوی عجیب و باستانی کشف شد.

در تاریخ ۵ سپتامبر ۱۹۶۹ الکساندر ماسالگین، رئیس با تجربه معدن، با نگرانی به پیامی که دریافت کرده بود نگاه کرد. پیامی که می‌گفت یکی از کارگران معدن به چیزی برخورده که به نظر می‌رسید یک تابوت مرمری باشد؛ در عمق ۷۰ متری زمین.

بی‌درنگ، ماسالگین این کشف مرموز را به مقامات گزارش داد. شایعات میان معدن‌کاران در حال گسترش بود. تابوت باید به سطح زمین آورده می‌شد. این کشف می‌توانست تاریخ را تغییر دهد. معدن‌کاران با اراده‌ای راسخ در تلاش برای کشف این راز به پیش می‌رفتند و به این باور رسیده بودند که ممکن است گنجی دفن شده از طلا را یافته‌ باشند. با هر ضربه از بیل و با هر ساعتی که می‌گذشت، به کشف رازی که در دل این اثر مرمری نهفته بود، نزدیک‌تر می‌شدند. وقتی تابوت را باز کردند، اشیای طلایی و جواهرات مورد انتظار غایب بودند. به جای آن، در مایع صورتی رنگ عجیبی، زن جوانی درون تابوت خوابیده بود. او از زیبایی بی‌نظیری برخوردار بود و گویی توسط خود طبیعت به طرز بی‌نقصی تراشیده شده بود و حدود ۲۵-۳۰ ساله به نظر می‌رسید و قدی بین ۱۷۰-۱۸۰ سانتی‌متر داشت، با چشمان آبی گشوده‌ای که به سوی آسمان نگاه می‌کرد.

موهای قهوه‌ای تیره اش با پیراهن سفید که با گل‌ها گلدوزی شده بود، به ظاهر او نوعی ظرافت خاص بخشیده بود. کنار سرش یک جعبه فلزی سیاه کوچک پیدا شد که در مایع پنهان شده بود. در نگاه اول، به نظر می‌رسید یک گوشی هوشمند مدرن باشد، اما هیچ‌کس دقیقاً نمی‌دانست که چیست. یکی از معدن‌کاران، کنجکاوی عمیقش تحریک شده بود و بی احتیاط، انگشتش را در مایع صورتی رنگ فرو برد و آن را چشید. هفته بعد برای او همچون یک کابوس بود، عقلش را از دست داد و در سرمای شدید شب‌های سیبری، در بیرون از خانه‌اش یخ زد و مرد.

این زن زیبا به نام "پرنسس تیسول"نام‌گذاری شد. به زودی این کشف مرموز از دستان معدن‌کاران گرفته شد و با هلی‌کوپتر به مکان نامعلومی منتقل گردید.

برخی گمانه‌زنی کرده‌اند که پرنسس تیسول ممکن است نماینده‌ای از یک تمدن باستانی، پیشرفته و یا حتی بیگانه بوده باشد. این نظریه‌های توطئه به طور فزاینده‌ای در میان مردم محبوب شدند، در حالی که دولت روسیه همچنان وجود او را انکار می‌کرد. دانشمندان همچنان که بر روی پرونده کار می‌کردند، تلاش می‌کردند بفهمند چگونه این پرنسس می‌توانسته حداقل ۸۰۰ میلیون سال پیش، حتی پیش از ظهور دایناسورها و زمانی که سیاره ما هنوز اولین لایه‌های زغال‌سنگ خود را تشکیل نداده بود، زندگی کرده باشد. چند سال پس از کشف مرموز پرنسس تیسول، دوباره ارتشی از متخصصان و کارگران برای جست‌وجوی آثار بیشتر به منطقه فرستاده شدند. منطقه اطراف محل کشف اولیه با دقت محصور شد و پرسنل نظامی مراقب بودند که اهالی کنجکاو نتوانند وارد شوند. 

با این همه یک شب، سربازی که مست بود، اطلاعات عجیبی را افشا کرد، او گفت که سه تابوت دیگر مشابه اولین تابوت در حفاری‌ها پیدا شده بودند. این اطلاعات جدید موجی تازه از سوالات را برانگیخت، بزرگ‌ترین معما این بود که چگونه بدن پرنسس تیسول برای این همه سال حفظ شده و درون تابوت باقی مانده بود، بدون اینکه هیچ نشانه‌ای از پوسیدگی را نمایان سازد.

پرنسس تیسول حتی به نظر نمی‌رسید که مرده باشد، گویی فقط به خواب رفته بود. به همین دلیل، بسیاری از مردم او را "زیبای خفته واقعی" می‌نامیدند.

برخی افراد گمانه‌زنی می کنند که این زن ممکن است مربوط به تمدن‌های باستانی پیشرفته، موجودات فضایی باستانی، یا حتی دنیای موازی مربوط باشد. 

برخی دیگر معتقدند که این‌ها مراسم دینی‌ خاصی بوده‌اند که توسط فرقه های باستانی انجام شده‌اند تا به مسیر زندگی جاویدان دست یابند. هر یک از این پاسخ‌های ممکن، تخیل را برمی‌انگیزد و کنجکاوی عمومی را تحریک می‌کند. برای بسیاری از مردم، این موضوع به همان اندازه که جذاب است، ترسناک نیز می‌باشد. 

باید توجه داشت که تمامی این اطلاعات و ادعاها توسط مقامات رسمی رد شده‌اند و واقعیت ماجرای پرنسس تیسول هنوز در هاله ای از ابهام است.